یکشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۷

«کامبیز کاشفی» در گفتگو با «سینماپرس» مطرح کرد:

عده‌ای از «دستیاران کارگردان» تبدیل شده‌اند به «پدرخوانده‌های» پشت‌پرده‌ی «سینما»/ وجود یک «ساختار پنهان» در تصمیم‌سازی‌های کلان «سینما»

کامبیز کاشفی

سینماپرس: «کامبیز کاشفی» با اشاره به نقش دستیاران کارگردانی در قوت گرفتن مافیای بازیگری، گفت: نهادهایی که اساساً برای صیانت از منافع اعضای خود شکل گرفته‌اند ـ مثل بازیگران، طراحان صحنه و لباس، فیلم‌برداران و سایر صنوف ـ به دلایل مختلف، از جمله نبود نظارت درست، از مسیر اصلی منحرف شده‌اند. همه‌چیز در ظاهر مهیاست؛ دفتر، امکانات، عنوان، اما در عمل، کارکرد واقعی آن‌ها زیر سؤال است. به‌جای آن‌که حافظ حقوق حرفه‌ای باشند، گاه بر خلاف آن عمل می‌کنند. مشخصا خانه سینما یکی از نقاط کلیدی‌ست که باید این ساختار را تقویت کند. نهاد دیگری مثل وزارت ارشاد هم همین‌طور. اما هیچ‌کدام به‌درستی وظیفه‌شان را انجام نمی‌دهند، و نتیجه‌اش این می‌شود که، با احترام به همه دستیاران کارگردانی که صادقانه کار می‌کنند، ناگهان می‌بینیم عده‌ای از دستیاران کارگردانی تبدیل شده‌اند به پدرخوانده‌های پشت‌پرده‌ی سینما.

«کامبیز کاشفی» کارگردان، تهیه کننده و بازیگر سینما و تلویزیون در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس با اشاره به جریانات انحصارگرایانه عرصه بازیگری در سینمای ایران و قدرت این مافیا در بکارگیری یا به حاشیه راندن هنرپیشگان سینمای کشور، بیان کرد: در ذهن بسیاری از مردم، مفهوم «مافیا» به واسطه‌ی تصویرهایی شکل گرفته که بیشتر در فیلم‌های گانگستری و داستان‌های کلاسیک سیسیلی دیده‌ایم؛ یعنی گروه‌هایی خشونت‌طلب، سازمان‌یافته و مسلح. اما مافیا در شکل مدرن خود لزوماً چنین ساختاری ندارد.

وی افزود: در بسیاری از موارد، آن‌چه ما به آن مافیا می‌گوییم، ممکن است مجموعه‌ای از افراد باشد که بر اساس منافع مشترک در یک جهت حرکت می‌کنند؛ بدون آن‌که لزوماً رهبری مشخص یا قراردادی میانشان وجود داشته باشد. این افراد، ناخودآگاه و به‌واسطه‌ی پیوندهای اقتصادی، شخصی یا صنفی، به شکلی هماهنگ عمل می‌کنند و این هماهنگی، به مرور نوعی ساختار پنهان اما تأثیرگذار را شکل می‌دهد که می‌توان آن را مافیای فرهنگی یا حرفه‌ای نامید.

تهیه کننده سریال «ششمین نفر» با بیان این مطلب که طبیعتاً این نگاه نباید به کلیت سینما تعمیم داده شود؛ تصریح نمود: اگر گفته شود که تمام بازیگران و عوامل سینمای امروز درگیر چنین ساختاری هستند، بی‌عدالتی بزرگی در حق بسیاری از هنرمندان مستعد و شایسته صورت می‌گیرد. اما اگر گفته شود که بخش قابل توجهی از تصمیم‌گیری‌ها و روندهای حرفه‌ای در سینما تحت تأثیر چنین روابطی‌ست، شاید واقع‌بینانه‌تر باشد.

او متذکر شد: به‌نظر من، یکی از اصلی‌ترین دلایل شکل‌گیری این وضعیت، نبود شفافیت و ساختار نظارتی منسجم است. در حوزه‌هایی مانند فوتبال، بارها شاهد بوده‌ایم که برنامه‌هایی تلویزیونی یا رسانه‌ای، مسئله‌ی مافیا و پشت‌پرده‌ها را مورد بررسی قرار داده‌اند. اما در سینما چنین پیگیری ساختاریافته‌ای وجود ندارد. شاید گاهی در فضای مجازی به این موضوعات اشاره شود، اما این روندها بیشتر پراکنده و غیررسمی‌ست.

وی ادامه داد: در نهایت، آن‌چه بیش از همه جای تأمل دارد، این است که در بسیاری از موارد، افراد شایسته در جایگاه‌های کلیدی قرار ندارند. و شاید این، مهم‌ترین نشانه‌ی وجود یک ساختار پنهان در تصمیم‌سازی‌های کلان سینما باشد.

کاشفی همچنین در انتقاد نسبت به خانه سینما بیان کرد: این اتفاق دقیقاً از جایی شروع می‌شود که آن ساختار، که قرار بوده حامی باشد، به‌مرور کارکرد اصلی خود را از دست می‌دهد. مثلاً در سینما ما نهادی داریم به‌نام خانه سینما که به‌ظاهر باید مأمن و پشتیبان صنوف مختلف باشد؛ اما در عمل، بسیاری از مشکلات و بی‌عدالتی‌های صنفی نه‌تنها حل نمی‌شوند، بلکه خودِ این اصناف، گاه به تقویت آن ساختار غیرشفاف کمک می‌کنند.

بازیگر فیلم های «سایه جنایت» و «موج مرده» در ادامه گفت و گو به نقش دستیاران کارگردانی در قوت گرفتن مافیای بازیگری اشاره کرد و اظهار داشت: وی افزود: نهادهایی که اساساً برای صیانت از منافع اعضای خود شکل گرفته‌اند ـ مثل بازیگران، طراحان صحنه و لباس، فیلم‌برداران و سایر صنوف ـ به دلایل مختلف، از جمله نبود نظارت درست، از مسیر اصلی منحرف شده‌اند. همه‌چیز در ظاهر مهیاست؛ دفتر، امکانات، عنوان، اما در عمل، کارکرد واقعی آن‌ها زیر سؤال است. به‌جای آن‌که حافظ حقوق حرفه‌ای باشند، گاه بر خلاف آن عمل می‌کنند. مشخصا خانه سینما یکی از نقاط کلیدی‌ست که باید این ساختار را تقویت کند. نهاد دیگری مثل وزارت ارشاد هم همین‌طور. اما هیچ‌کدام به‌درستی وظیفه‌شان را انجام نمی‌دهند، و نتیجه‌اش این می‌شود که، با احترام به همه دستیاران کارگردانی که صادقانه کار می‌کنند، ناگهان می‌بینیم عده‌ای از دستیاران کارگردانی تبدیل شده‌اند به پدرخوانده‌های پشت‌پرده‌ی سینما.

وی متذکر شد: من بارها گفته‌ام که واقعاً برای کارگردانی متأسفم که تا این اندازه تحت‌تأثیر دستیارش باشد که انتخاب بازیگر را هم به او بسپارد. این یعنی ضعف در ساختار. یعنی نبود یک مسیر شفاف برای انتخاب، ارزیابی و پیشرفت حرفه‌ای.

کاشفی بیان کرد: البته نمی‌توان گفت همه اعضا یا همه فعالان صنفی چنین‌اند. طبیعتاً هستند کسانی که دلسوزانه و درست عمل می‌کنند. اما مشکل اصلی به نظرم همان نداشتن ساختار حرفه‌ای‌ست. ما فقط نام حرفه‌ای بودن را یدک می‌کشیم، اما ساختار حرفه‌ای نداریم. ساختاری که مبتنی بر سال‌ها تجربه، آزمون و خطا، و شفافیت نهادی باشد.

این سینماگر ادامه داد: این ساختار معیوب، بیشترین آسیب را به بازیگری وارد کرده. همان‌طور که خودتان هم اشاره کردید، مثلاً در پلتفرم‌های شبکه نمایش خانگی، کاملاً مشخص است که یک تیم خاص، به صورت گروهی در پروژه‌ها ظاهر می‌شود. البته «تیم» داشتن به‌خودی‌خود مشکلی ندارد. در تاریخ سینما هم چنین نمونه‌هایی داریم؛ مثلاً همکاری مارتین اسکورسیزی و رابرت دنیرو که دهه‌ها ادامه داشته.

وی تاکید کرد: اما مسئله اینجاست که در مواردی، این «تیم‌سازی‌ها» نه بر پایه‌ی خلاقیت و تجربه، بلکه بر اساس روابط غیرحرفه‌ای شکل می‌گیرد؛ و آن‌وقت است که دیگر نمی‌توان به‌راحتی از کنار آن گذشت.

کارگردان «سریال بلوتوثتو روشن کن» و «مادر... صدامو می‌شنوی» با اشاره به آسیب هایی که در جریان این انحصارگری ها به سینمای ایران تحمیل می شود؛ تصریح نمود: واقعیت این است که شخصاً تجربه همکاری‌های مکرر با برخی بازیگران را داشته‌ام. بنابراین، نمی‌توان گفت تکرار همکاری با یک تیم مشخص، به‌خودی‌خود امری ناپسند است. اما آسیبی که به آن اشاره کردید، دقیقاً در همین نقطه بروز پیدا می‌کند؛ زمانی که گروهی خاص، به‌طور مداوم و بدون معیارهای حرفه‌ای روشن در پروژه‌ها حضور دارند.

وی ادامه داد: لازم است تأکید کنم که اشاره به «مافیای بازیگری» به معنای زیر سؤال بردن تلاش و شایستگی تمامی فعالان این حوزه نیست. به عنوان نمونه برخی بازیگران هستند که همواره با شرافت، سلامت حرفه‌ای و باور به اثر، در پروژه‌ها حضور داشته‌اند. با این حال، نمی‌توان انکار کرد که گروهی محدود، ساختاری ناعادلانه را در برخی تولیدات شکل داده‌اند.

«کامبیز کاشفی» در پایان این گفت و گو خاطرنشان ساخت: ادامه این روند، به‌ویژه زمانی که این گروه‌ها با برخی دستیاران کارگردان در ارتباط هستند، باعث شکل‌گیری نوعی نفوذ و قدرت در تصمیم‌گیری‌های کلیدی، از جمله انتخاب بازیگر می‌شود. این مسئله نه تنها بر کیفیت آثار تأثیر می‌گذارد، بلکه زمینه‌ساز حذف بسیاری از استعدادهای شایسته نیز شده است.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.